معنی خسرو معصومی
حل جدول
کارگردان فیلم خرس
کارگردان فیلم جایی در دور دست
کارگردان فیلم دوران سربی
کارگردان فیلم رسم عاشق کشی
فیلمی از خسرو معصومی
جایی در دور دست
جایی در دوردست، دوران سربی، رسم عاشق کشی، باد در علفزارها می پیچد، پر پرواز
دلباخته
لغت نامه دهخدا
معصومی. [م َ](حامص) بیگناهی و عصمت.(ناظم الاطباء). معصوم بودن:
حجت معصومی مریم بس است
عیسی یک روزه گه امتحان.
خاقانی.
معصومی. [م َ](اِخ) از ایلهای کرمان و بلوچستان و مرکب از 30 خانوار است.(جغرافیای سیاسی کیهان ص 93).
معصومی. [م َ](اِخ) ابوعبداﷲ محمدبن احمد از شاگردان معروف ابن سیناست. ابوعلی رساله العشق خود را به اسم این شاگرد و به خواهش او نوشت. وفات او را بعضی در ری دانسته و گفته اند به حکم سلطان محمود کشته شد و این واقعه در صورت صحت می بایست مقارن فتح ری به دست محمود و قتل عام حکما و ائمه ٔ معتزله در آن شهر رخ داده باشد یعنی سال 420 هَ. ق.و در این صورت او مدتی پیش از فوت ابوعلی(428 هَ. ق.) درگذشته است. از تألیفات مهم او یکی «کتاب المفارقات و اعداد العقول و الافلاک و ترتیب المبدعات » یا «رساله فی اثبات المفارقات » است که در قرن پنجم و ششم شهرت و اهمیت بسیار داشت. و نیز رد اعتراضات ابوریجان را بر جوابهای ابوعلی به وی نسبت داده اند.(تاریخ ادبیات صفا چ 2 ج 1 ص 321). و رجوع به تتمه ٔ صوان الحکمه ص 95 و نامه ٔ دانشوران ج 2 ص 570 و تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تألیف دکتر صفا صص 291-292 شود.
خسرو
خسرو. [خ ُ رَ / رُو] (اِخ) لقب انوشیروان پادشاه معروف ساسانی است. رجوع به خسرو انوشیروان شود.
خسرو. [خ ُ رَ / رُو] (اِخ) نام آسیابانی است که یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی را کشت:
فرومایه ای بود خسرو بنام
نه تخت و نه گنج ونه تاج و نه کام.
فردوسی.
چهارده معصومی
چهارده معصومی. [چ َ / چ ِ دَه ْ م َ] (ص نسبی) منسوب به چهارده معصوم. یعنی دوازده امام و پیغمبر اکرم و حضرت فاطمه.
- سادات چهارده معصومی، ساداتی که گروهی از آنان در ایران و عده ای در کراچی بسر می برند. آقاخان محلاتی از آنهاست. (یادداشت مؤلف).
فرهنگ فارسی هوشیار
در تازی نیامده بیگناهی بی آلایشی معصوم بودن.
فرهنگ عمید
پادشاه،
* خسرو سیارگان: [قدیمی، مجاز] = خورشید
* خسرو مشرق: [قدیمی، مجاز] = خورشید
معادل ابجد
1122